جعبه ابزار تربیت : راهبردهای موفقیت آمیز برای هر سن

در این مقاله به موارد زیر پرداخته خواهد شد:

  • ابتدا، اصول اولیه
  • ابزار: نوزادان، نوپایان و بچه های بزرگ تر
  • ابزار: پیش دبستانی ها و بچه های بزرگ تر
  • ابزار: دبستانی ها

همه ما آن ها را دیده ایم: کودک نوپای غیر قابل کنترل که در پارک شن ها را پرتاب می کند، کودک 3 ساله نالان که در صف خرید برای شکلات التماس می کند، کودک 7 ساله گستاخی که در رستوران فریاد می زند: “نمی توانی مجبورم کنی!” و مخفیانه به والدینشان دشنام داده ایم و به خود این اطمینان را دادیم که اگر فرزند خودمان در زمین بازی، دیگران را بترساند یا مزاحم شام دیگران شود، هرگز چنین آدم بی عرضه ای نخواهیم بود.

اما بعد چنین اتفاقی می افتد، فروپاشی عظیمی که شما را کاملاً غافلگیر خواهد کرد: ناگهان آن پدر یا مادر بی عرضه می شوید، کسی که نمی داند چه بکند. حقیقت این است که هر کودک در هر سن برای والدین چالش های خاص خود را دارد و به ما بستگی دارد که چگونه آن ها را مدیریت کنیم.

چرا تربیت چنین معضل بزرگی شده است؟ چون مانند راه رفتن بر لبه تیغ است. از یک سو خطر آسان گیری وجود دارد .هیچ کس نمی خواهد بچه ای لوس تربیت کند. از سویی دیگر خطر سخت گیری بیش از حد وجود دارد. چه کسی می خواهد که یک آدم سخت گیر باشد و بچه هایی ترسو و بد خلق تربیت کند؟ چیزی که نیاز داریم روشی میانه است که این اطمینان را بدهد که فرزندان کوچکمان با ادب، کمک رسان و خوش برخورد به بار آیند.

ابتدا، اصول اولیه

برای فراهم کردن زمینه تربیت موفق، در این جا اصول اولیه ای که بسیاری از متخصصین موافق آنند، ذکر می کنیم:

  1. همه باید به هم کمک کنیم. از همان ابتدای کار، به فرزندانتان بیاموزید که خانواده نظامی است بر مبنای حمایت متقابل و این یعنی همه باید به هم کمک کنند. مادلین سوئیفت، بنیان گذار و مدیر مرکز چایلد رایت و نویسنده کتاب تربیت برای همیشه، رفتار صحیح با کودکان، می گوید که حتی یک نوزاد می تواند یاد بگیرید که وقتی کسی می خواهد او را بلند کند، با باز کردن بازوهایش “کمک” کند.
  2. احترام متقابل است. یکی از متداول ترین شکایت هایی که والدین و بچه ها از هم دارند این است که “تو گوش نمی دهی”. از همان ابتدا الگوی خوبی باشید: وقتی فرزندتان سعی می کند به شما چیزی بگوید، کاری که انجام می دهید را متوقف کنید، حواستان را جمع کنید و گوش فرا دهید. بعداً همین احترام را می توان از او انتظار داشت.
  3. ثبات داشتن بسیار مهم است. پروفسور دان کیندلون، یکی از نویسندگان کتاب پرورش قابیل: حفاظت از زندگی عاطفی پسران، می گوید: آیا به دنبال راهی برای پرورش فرزندی با قدرت عاطفی هستید؟ با ثبات باشید و در انجام کارها و رعایت قوانین مقتدر عمل کنید.

کیندلون می گوید که حتی اگر یک کار را انتخاب کنید و به انجام آن اصرار ورزید، برای فرزندتان بهتر خواهد بود. “مقتدر و باثبات بودن به فرزندتان می آموزد که شما به اندازه کافی به او اهمیت می دهید و انتظار دارید تا از خود رفتار مسئولیت پذیرانه نشان دهد.”

  1. زندگی همیشه عادلانه نیست. برخی از حامیان تربیت می گویند که ما اغلب بیش از حد از ناامید کردن و ناراحت کردن فرزندانمان می ترسیم. کیندلون می گوید: “اگر کودکی هیچ وقت درد کلافگی را تجربه نکند، مثلاً به اشتراک گذاشتن یک اسباب بازی یا صبر کردن در صف تا وقتی که نوبتش بشود، یا اگر هیچ وقت ناراحت و ناامید نشود، مهارت های روانشناختی لازم برای شادابی آینده اش را توسعه نخواهد داد.”

ابزارهایی برای نوزادان، نوپایان و بچه های بزرگ تر

توجه: تضمینی برای کارکرد این ابزار در هر زمان وجود ندارد و هیچ کدام برای تمام پدر یا مادر و کودکان مناسب نخواهد بود. اما به شما گزینه هایی می دهد و چه پدر یا مادری به گزینه های بیشتری برای انتخاب از میان حربه های شخصی اش نیاز ندارد؟

ابزارعشق فراوان

سن: بد تولد تا 12 ماهگی (و بالاتر!)
نحوه کارکرد: هنگامی که نوزاد را برای بار هزارم بغل می کنید، به احتمال زیاد با خود فکر می کنید شاید دارید زیادی کوتاه می آیید. آیا وقت آن نرسیده که حد و حدودی را تعیین کنید؟ حامیان تربیت می گویند هنوز نه.

پاسخ به نیازهای نوزادتان او را بیش از حد پرتوقع یا “لوس” بار نمی آورد. کاترین کولس، متخصصی که کارگاه های فرزندپروری پیرامون تربیت و پیشرفت برگزار می کند، می گوید: “لوس کردن بیش از حد نوزاد غیرممکن است.” مخالفش درست است: با عشق ورزیدن و توجه کردن به فرزندتان تا اندازه ای که ممکن است، به او کمک می کنید تا به شخصی سازگار و خوش برخورد تبدیل شود. کولس می گوید: “نوزادتان در حال اعتماد کردن به والدینش است و این کار را با دانستن این موضوع که برای برطرف کردن نیازهایش در کنارش هستید، انجام می دهد.”

آن اعتماد بدین معناست که فرزندتان با دانستن این که خواست ها ونیازهایش را جدی می گیرید، در دراز مدت احساس امنیت بیش تر و اضطراب کم تری خواهد داشت. هنگامی که وقتش برسد که برایش حد و حدود و قانون تعیین کنید، او به شما اعتماد خواهد کرد و درک خواهد کرد که حتی زمانی که رفتارش را تصحیح می کنید، دوستش دارید.

اعمال در زندگی واقعی: نوزاد 4 ماهه تان با اینکه همین نیم ساعت پیش شیر خورده، گریه می کند. مادر شوهرتان می گوید که بگذارید گریه کند. متخصصین می گویند این کار اشتباه است: او با گریه کردن به شما می گوید که چیزی نیاز دارد حتی اگر ندانید آن چیست. راه رفتن با او، شیردهی مجدد یا آواز خواندن برایش را امتحان کنید. او باید بداند که در کنارش خواهید بود، حتی اگر همه ی این کارها بیهوده باشد و ندانید چه می خواهد.

ابزار: حذف و جانشین کنید

سن: 6 تا 18 ماه
نحوه کارکرد: همانند بقیه ما، کودکان با انجام دادن یاد می گیرند. وقتی نوزادتان ظرف نخودش را از سینی صندلی پرتاب می کند، برای این است که کنجکاو است بداند چه اتفاقی می افتد نه این که بخواهد شما را ناراحت و کف تمیز آشپزخانه را کثیف کند.

وقتی فرزندتان کاری را که دوست ندارید انجام می دهد، مجبور نیستید هیچ کاری نکنید و اگر فرزندتان می خواهد چیزی خطرناکی را بردارد، به طور حتم نباید بایستید و تماشا کنید. آن شی را جمع کنید یا نوزادتان را از آن جا دور کنید. سپس به او جایگزینی ایمن و تمیزتر یا چیزی که خرابکاری اش کم تر است بدهید. کولس می گوید: “جایگزین کردن چیزی دیگر از ناراحت شدن بچه جلوگیری خواهد کرد.” حتماً به فرزندتان دلیل کارتان را توضیح دهید حتی اگر برای فهمیدنش خیلی کوچک باشد. دارید به او درس تربیتی اساسی می دهید، این که بعضی از رفتارها قابل قبول نیستند و در صورت نیاز او را مجدد راهنمایی خواهید کرد.

اعمال در زندگی واقعی: نوزاد 8 ماهه شما دائماً گردنبند مورد علاقه تان را می گیرد و مهره هایش را می جود. به جای این که بگذارید به کار خود ادامه دهد یا این که آن را از دستش بگیرید، گردنبند را باز کنید و آن را گوشه ای قرار دهید. با این کار توضیح می دهید که زیور آلات برای جویدن نیستند. سپس به او لثه گیر یا اسباب بازی جویدنی دیگری بدهید و بگویید: “این برای جویدن خوب است.”

ابزار: بر نکته مثبت تأکید کنید

سن: 12 ماه و بالاتر
نحوه کارکرد: این یکی آسان است: وقتی از رفتار فرزندتان خوشتان می آید، به او بگویید نه این که فقط وقتی کار اشتباهی انجام می دهد، صدایتان را بلند کنید. روث پیترز، روانشناس بالینی در کلیرواتر فلوریدا و نویسنده کتاب از تربیت کردن نترسید و چند کتاب دیگر، می گوید: “برای ایجاد عادتِ پاداش دادن به رفتار شایسته به جای مجازات رفتار بد، باید تمرین کرد اما در پایان مؤثرتر است”.

اعمال در زندگی واقعی: وقت چرت زدن است، زمانی که احتمالا با کودک نوپا و گاهی سرسخت خود دچار کشمکش می شوید. با تحسین حتی کوچک ترین قدم ها از وقوع آن جلوگیری کنید: “خیلی عالیه که وقتی ازت خواستم بازی با آجرهای ساختمانی رو متوقف کنی، این کارو انجام دادی. این یعنی زمان بیش تری داریم و می تونیم داستان بخونیم. اگه همین الآن دراز بکشی، حتی زمان بیش تری خواهیم داشت و می تونیم دو تا داستان بخونیم.” به تحسین کردن هر پیشرفتی که هنگام خواب دارد، ادامه دهید و این زمان را با دادن پاداش هایی نظیر خواندن داستان یا آواز برایش جذاب کنید.

ابزار: از فرزندتان کمک بخواهید

سن: 12 ماه و بالاتر
نحوه کارکرد: پژوهشگران چیزی می دانند که شاید والدین ندانند: بچه ها از همان ابتدا مایل به کمک و همکاری هستند. تمام کاری که به عنوان والدین باید انجام دهیم این است که از این میل طبیعی بهره ببریم.

کاترین کولس می گوید: “بچه ها به طور غریزی و عجیب مایل به همکاری هستند.” “در بسیاری از مواقع ما والدین این را متوجه نمی شویم چون از بچه ها انتظار نداریم که مثمر ثمر واقع شوند.” فرزندتان را در انجام کارهای روزمره  اطراف خانه شرکت دهید تا یاد بگیرد همه باید با هم کار کنند. کولس می گوید: “پیشنهاد می کنم والدین چیزهایی را بیابند که بچه ها قادر به انجامش باشند، می خواهد شستن سبزیجات یا مرتب کردن لباس ها باشد.”

“دارید به فرزندتان می آموزید کمک کننده باشد که یکی از مهم ترین مهارت های زندگی است. به کرّات یافته ایم افرادی که بیش ترین سلامت روان را دارند کسانی هستند که یاد گرفته اند به دیگران کمک کنند.” با اینکه ممکن است این کار شبیه راهبردی تربیتی به نظر نرسد اما صبر کنید: اگر به فرزندتان آموخته اید که کمک کننده باشد، وقتی به کمک نیاز پیدا کردید، این خصلت را مشاهده خواهید کردید. برای مثال، دادن “کاری” به کودک نو پایتان می تواند برخی از متداول ترین شرایط تحریک کننده بدخلقی را خنثی کند.

کاترین کولس وقتی پسرش از بستن کمربند ایمنی در ماشین اجتناب می کرد، از این روش استفاده کرد. او پسرش را “رئیس کمربندهای ایمنی” کرد، کارش این بود که مطمئن شود همه در ماشین قبل حرکت راننده کمربندهای ایمنی خود را بسته اند. جنگ و جدل در مورد کمربند ایمنی خاتمه یافت.

اعمال در زندگی واقعی: صف مغازه را در نظر بگیرید. جایی که به فاجعه بار بودن معروف است. وقتی فرزندتان تقلا می کند تا از کالسکه بیرون آید، می توانید جعبه ای از کشمش را بالا نگه دارید و بگویید: “باید برای خوردن، غذا بخرم و به کمکت نیاز دارم.” سپس جعبه را به او بدهید و بگذارید آن را پشت سرش در سبد خرید بیاندازد. همچنین می توانید از او بخواهید که “دیده بان” شما باشد و به شناسایی غذاهای خاص و مورد علاقه در قفسه ها به شما کمک کند.

ابزار: خوب و بد با هم

سن: 12 تا 24 ماه
نحوه کارکرد: تفاوتی است میان نوزادی که از روی بازیگوشی ظرفش را به زمین پرتاب می کند و نوپایی که می داند با این کار کثیف کاری می کند و پدر یا مادر باید آن را تمیز کند.

این تحول زمانی اتفاق می افتد که فرزندتان توانایی فهم اینکه چه کاری را نباید انجام دهد، پیدا می کند، که اغلب حدود یک سالگیش به وقوع می پیوندد. کارشناس مادلین سوئیفت می گوید: “وقتی او با برقی در چشمانش به شما نگاه می کند و بعد نخودها را بر زمین می ریزد، می فهمید وقتش رسیده است که کاری کنید.” سوئیفت می گوید آن چه که باید انجام دهید آموزش مفهوم پذیرش مسئولیت کارهایش است.

اعمال در زندگی واقعی: کودک نوپایتان زیر صندلی اش را کثیف کرده است. وقتی غذا خوردنش تمام شد، او را بر زمین بنشانید و از او بخواهید بعضی از نخودها را به شما بدهد بنابراین او در جمع کردنشان به شما “کمک” می کند. در مورد کاری که انجام می دهید با او صحبت کنید: “خب کثیف کاری کردیم پس باید تمیزش کنیم.”

ابزار: با زبان کودکانه صحبت کنید

سن: 12 تا 24 ماه
نحوه کارکرد: راز متقاعد کردن کودک نو پایتان برای انجام کار درست یا توقف کاری که نباید انجام دهد، می تواند تنها برقراری ارتباط به نحوی که بتواند متوجه شود باشد. هاروی کارپ، پزشک متخصص اطفال و نویسنده کتاب شادترین کودک نوپای تازه وارد، به والدین می گوید تا در سطح کودک نوپایشان پایین بیایند و به زبان خیلی ساده ارتباط برقرار کنند.

کارپ راهبرد ارتباطی اش را قانون فست فود می نامد چون اساساً مانند صندوقدار رستوران درایو ترو (رستوران هایی که برای سفارش نیاز به پیاده شده از ماشین ندارید) عمل می کنید: سفارشتان را مجدد تکرار می کنید و قیمت را می پرسید. از عبارات کوتاه و با تکرار فراوان، حرکات بدنی و احساس استفاده کنید تا به فرزندتان نشان دهید که می فهمید در سرش چه می گذرد.

اعمال در زندگی واقعی: کودک نوپایتان ناگهان کامیون اسباب بازی را از دستان دوستش می کشد. به جای این که او را تنبیه کنید یا سعی کنید دلیل کار اشتباهش را توضیح دهید، هر دو راهبردی که بر این فرض هستند که فرزندتان از آن چه که هست باهوش تر است، چند دقیقه برای بازگو کردن آن چه که به نظرتان فکر یا احساس می کند، وقت صرف کنید: “کامیون را می خواهی.” تصدیق احساسات فرزندتان به آرامش او کمک خواهد کرد و به محض این که به اندازه کافی آرام شد تا گوش کند، می توانید پیام تربیتی خود را به او منتقل کنید. اما نسخه ای از نکات اصلی را به او بدهید: “چنگ زدن ممنوع، چنگ زدن ممنوع. نوبت مکس است.” توجه: این کار شاید در ابتدا احمقانه به نظر برسد اما جواب خواهد داد.

ابزار: مدیریت خشم

سن: 12 تا 36 ماه
نحوه کارکرد: کارشناسان می گویند که دلیل بدخلقی کودکان سنین پایین این است که هنوز قادر به کنترل احساساتشان نیستند. مادلین سوئیفت می گوید: “بدخلقی ها در واقع معضل تربیتی نیستند بلکه درباره مدیریت خشم هستند.” “بدخلقی زمانی اتفاق می افتد که بچه ها به آن چه که می خواهند نمی رسند و عصبانی می شوند.”

گام اول در این موقعیت این است که به فرزندتان اجازه دهید به هر شکلی که برایش بهتر جواب می دهد، آرام شود. اگر می گذارد که او را بغل کنید پس او را در آغوش بگیرید و به آرامی تکانش دهید تا وقتی که آرام شود. اگر لمس کردنش دوباره او را برافروخته می کند، به او فضا بدهید تا خودش به تنهایی آرام شود.

سوئیفت می گوید تا زمانی که طوفان احساسی را رد نکرده است درباره ی آن چه که اتفاق افتاده با او صحبت نکنید. اما به محض این که آرام شد، نگذارید که آرامش جلوی شما را برای بازگو کردن ما وقع بگیرد. در عوض، صحنه را بازسازی کنید و به محل جرم بازگردید: وقت آن رسیده است که هر گونه اشتباهی که مرتکب شده را جبران کند.

اعمال در زندگی واقعی: فرزند نوپایتان نمی خواست لباس بپوشد و بدخلقی می کرد و ماشین های اسباب بازی را به اطراف اتاق پرت می کرد. به محض این که آرام شد، او را سمت ماشین های اسباب بازی ببرید و به آرامی اما مقتدرانه به او بگویید که وقتش رسیده آن ها جمع کند.اگر این کار به نظرتان طاقت فرساست، آن را تقسیم کنید. به تعدادی از ماشین ها اشاره کنید و بگویید: “تو این ماشین ها را بردار و من ماشین های دیگر را.” همان جا بمانید تا فرزندتان کاری را که به او محوّل شده است، به اتمام برساند. اگر از این کار اجتناب کرد و دوباره بدخلقی کرد، چرخه مجدد تکرار می شود. اما این بار بیش تر صبر کنید تا آرام شود و مطمئن شوید که می داند جدی هستید. سپس به سمت ماشین ها برگردید.

ابزار: به “نه” گوش فرا دهید

سن: 12 تا 36 ماه
نحوه کارکرد: “نه” از اولین کلماتی است که بسیاری از بچه ها یاد می گیرند به زبان بیاورند و تقریباً بلافاصله جزو دسته کلمات پرتکرارشان می شود. همان طور که والدین می دانند، نفی و اجتناب مداوم می تواند اندکی خسته کننده شود. ممکن است عجیب به نظر آید اما یک راه پیشگیری از “نه های بی شمار” این است که سعی کنید وقتی فرزندتان “نه” می گوید آن را جدی بگیرید. به هر حال، همه ما وقتی فکر می کنیم مردم گوش نمی دهند، معمولاً حرف هایمان را تکرار می کنیم. درست است؟

اعمال در زندگی واقعی: کودک نوپایتان با پوشک کثیف اطراف خانه می دود اما نمی ایستد و نمی گذارد پوشکش را عوض کنید. کولس می گوید: “با پرسش از او آغاز کنید که آیا می خواهد پوشکش عوض شود و اگر گفت نه، بگویید باشه و برای مدتی بی خیالش شوید.” پنج دقیقه صبر کنید و دوباره سؤال کنید و اگر مجدد نه شنیدید، دوباره صبر کنید.

معمولاً قبل از این که برای بار سوم سؤال کنید، احساس ناراحتی ایجاد می شود و “بله” خواهید شنید و دانستن این که نه گفتن باری را بر دوشش می گذارد، فرزندتان را از نه گفتن به صورت خودکار باز می دارد. کولس می گوید: “هر چه بیش تر به نه گفتن ها احترام بگذارید، کم تر از آن استفاده خواهند کرد.”

ابزارهایی برای پیش دبستانی ها و بچه های بزرگ تر

ابزار: از تنبیه و گوشه نشینی آرامش بخش همزمان استفاده کنید

سن: 2 سال و بالاتر
نحوه کارکرد: تنبیه یکی از بهترین روش های تربیت کودک است اما در عین حال بحث برانگیز هم است. بعضی از کارشناسان فکر می کنند که تنبیه به خوبی جواب نمی دهد و بیش از حد به کار رفته و بیش از حد مجازات کننده است، به خصوص برای پیش دبستانی ها. کارشناس کاترین کولس می گوید: “وقتی می گوییم “به اتاقت برو” به بچه یاد می دهیم که ما اوضاع را کنترل می کنیم، در حالیکه در واقع از او می خواهیم یاد بگیرد خودش را کنترل کند.”

برای بعضی از بچه ها تنبیه می تواند آن قدر ناراحت کننده باشد که باعث بدخلقی شود. چیزی که می خواهید از آن جلوگیری کنید. برای جلوگیری از این اتفاق، تنبیه را به عنوان زمانی مختصر برای آرام شدن هر دویتان در نظر بگیرید.

به فرزند خود با گفتن “هر دویمان الآن خیلی عصبانی هستیم و باید آرام شویم” بگویید که شما به همان اندازه زمان نیاز دارید که او به زمان نیاز دارد. مکانی را در منزلتان برای فرزندتان به عنوان مکان آرام شدن تعیین کنید و او را برای سپری کردن دقایقی به آن جا هدایت کنید و خودتان به مکان دیگری بروید.

روش دیگر: با نشستن کنار هم تنبیه را با هم انجام دهید. می توانید اثر تنبیه را نیز با “اعمال گوشه نشینی آرامش بخش” متعادل کنید، یعنی وقتی که فرزندتان خوش رفتار است، لحظاتی را با بغل کردن و در آغوش کشیدن های طولانی و تحسین سپری کنید.

اعمال در زندگی واقعی: امشب به دسر نه گفتید و این کار باعث ایجاد بدخلقی در فرزندتان شده است و اکنون جیغ های فرزندتان به خاطر شیرینی با فریادهای شما همراه شده است. توضیح دهید که برای هیچ کدام از شما خوب نیست که جیغ و داد کنید بنابراین هر دو باید آرام شوید. او را به مکان آرام شدنش هدایت کنید (کولس می گوید که تنها چیزی که برای دخترش جواب داد این بود که به باغ برود) سپس خوتان هم همان نزدیکی بنشینید.

وقتی خشم هر دوتان فروکش کرد، توضیح دهید که درست نیست برای گرفتن چیزی که می خواهد بدخلقی کند و این که شما بابت ناراحتی اش متأسف هستید. (نکته: در شب بعد وقتی که خوردن دسر منعی نداشته باشد، به او یک شیرینی بدهید و برای اینکه برای گرفتن دسر الم شنگه به راه نیانداخته است تحسینش کنید.)

ابزار: پاداش معکوس را امتحان کنید

سن: 3 تا 8 سال
نحوه کارکرد: از معلم ها یاد بگیرید، بچه ها به تشویق کننده مثبت واکنش بهتری نسبت به نکوهش و تنبیه نشان می دهند. آن ها سازمان دهی و انتظارات واضح را نیز دوست دارند.

روث پیترز، روانشناس بالینی در کلیر واتر فلوریدا، به والدین توصیه می کند از این خصلت ها با برپایی سیستمی بر اساس پاداش بهره گیرند. می توانید این سیستم را با معکوس کردن قوانین معمول مؤثرتر کنید: به جای پاداش دادن به رفتار شایسته، آن پاداش ها را بابت رفتار ناشایست حذف کنید.

اعمال در زندگی واقعی: تعدادی از چیزهایی را که فرزندتان دوست دارد، این چیزها می توانند شکلات موردعلاقه، مداد رنگی جدید و یک کارت جایزه برای داستان اضافه در وقت خواب باشند، در داخل شیشه یا جعبه ای به عنوان پاداش روز قرار دهید. سپس سه صورت خندان روی تکه ای کاغذ رسم کنید و آن را با چسب نواری به شیشه بچسبانید.

اگر فرزندتان قانونی را بشکند یا بدرفتاری کند، یک چهره ی خندان را خط بزنید و یک جایزه را از داخل شیشه بردارید. یک ساعت یا بیش تر مانده به زمان خواب، باقی مانده ها را به فرزندتان بدهید.

ابزارهایی برای دبستانی ها

ابزار: عواقب را آموزش دهید

سن: 5 سال و بالاتر
نحوه کارکرد: از فرزندانمان می خواهیم انتخاب های درستی داشته باشند. مثلاً تکالیفشان را قبل از روشن کردن تلویزیون تمام کرده باشند یا در خانه توپ بازی نکنند. اما وقتی این کار را نکنند، چه باید بکنیم؟

دان کیندلون، استاد دانشگاه هاروارد، می گوید که جهت مدیریت رفتارهای مشکل ساز، فرزندتان را در یافتن راه حل شرکت دهید. برای مثال، اگر مشق شبش را تمام نکند، می تواند تصمیم بگیرد که صبح روز بعد زودتر بیدار شود تا آن را انجام دهد. از آن جایی که این روش خیلی خوبی برای دراز مدت نیست، برای آینده با هم برنامه ریزی کنید: آیا می خواهد که تکالیفش را قبل رفتن به بیرون و بازی کردن انجام دهد یا می خواهد عصر زمانی را برایش اختصاص دهد؟

اگر فرزندتان خودش در فرایند برنامه ریزی نقش داشته باشد، برایش بسیار سخت تر خواهد بود تا وانمود کند که “فراموش” کرده است. اما در انجام حد و حدود ها مقتدر باشید. اگر برنامه این است که تکالیفش را بعد از شام تمام کند، باید آن را قبل از روشن کردن تلویزیون تمام کند.

اعمال در زندگی واقعی: کودک 7 ساله شما با پرتاب توپ در خانه لامپی را می شکند. به جای این که او را شماتت کنید و بگویید که اصلاً نباید چنین کاری می کرد، به او بگویید خودش باید اشتباهش را جبران کند. از او بخواهید که اگر می تواند لامپ شکسته شده را چسب بزند، در غیر این صورت می تواند کارهای اضافه و بیش تری در خانه انجام دهد تا به اندازه لامپ جدید جبران کند.

ابزار: اجازه دوباره گویی بدهید

سن: 5 سال و بالاتر
نحوه کارکرد: چند بار شده که دلتان می خواست حرفی را که زده اید همان لحظه پس بگیرید؟ خب وقتی فرزندتان به شما فحاشی می کند یا غر می زند و شما هم به او غر می زنید، احتمالا همه احساس مشابهی را تجربه می کنند.

یک راه برای ایجاد آرامش در خانواده اجازه دادن به دوباره گویی هاست، فرصتی برای فرزندتان (یا خود شما) برای بیان مجدد آن چه که می خواهد اما به صورت محترمانه. کاترین کولس می گوید: “وقتی به فرزندتان می گویید “دوباره بگو” در واقع منظورتان این است که “می خواهم آن چه را که گفتی بشنوم. برایم مهم است اما می خواهم به من احترام بگذاری. بنابراین با لحن محترمانه تری بگو و من هم از گوش کردن به آن خوشحال می شوم.”

کاترین و دخترش،برایانا، حتی از علامتی سرّی استفاده می کنند تا به یک دیگر بگویند دوباره بگو، بدون این که چیزی بلند به زبان آورده شود. درخواست دوباره گویی هنگامی که فرزندتان حاضر جوابی می کند، از وخیم تر شدن اوضاع جلوگیری می کند. این کار به او نیز یاد می دهد که با آرامش صحبت کردن با دیگران راه بهتری برای دریافت پاسخ مدنظر اوست.

اعمال در زندگی واقعی: فرزندتان جیغ می زند: “ازت متنفرم!” در حالی که شوکه و ناراحت شده اید فوراً فریاد می زنید “برو به اتاقت!” و این گونه عصرتان خراب می شود. در عوض، نفس عمیقی بکشید و از فرزندتان بخواهید که آیا می خواهد “دوباره گویی” کند یا خیر (یا اگر در مکان عمومی هستید، از علامت خود استفاده کنید.) این کار به فرزندتان فرصت دیگری می دهد تا احساساتش را به شکل آرام تری بیان کند نه این که از عصبانیت منفجر شوند.

کولس می گوید: “بگذارید فرزندتان بداند که سعی ندارید جلوی حرف زدنش را بگیرید و این که قادر به شنیدن خوب و بد هستید.” “سپس می توانید معضل را شناسایی کنید”، مشکل نهانی که باعث شد از اول آن حرف های تاسف آور را به زبان بیاورد.

5/5 - (3 امتیاز)
منبع
babycenter.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا