چه زمانی اضطراب در کودکان نگران کننده است؟

در این مقاله با علائم اضطراب در کودکان آشنا خواهید شد.

این که فرزندتان هر از گاهی مضطرب باشد عادی است. اما چگونه باید فهمید که اضطراب در کودکان ، نگران کننده است؟ در مورد علت ها، علائم و راه های درمان اختلال اضطراب در فرزندان بیشتر بیاموزید.

همه ی کودکان ترس هایی دارند، مثلا ترس از یک اتاق تاریک، ترس از شروع سال تحصیلی جدید یا ترس از سگ همسایه. بیشتر آن ها تنها در مورد این نگرانی ها شکایت کرده و از آن گذر می کنند. اما بر اساس آمار مرکز کنترل و جلوگیری از بیماری ها، تقریبا 7% از کودکان در سنین 3 تا 17 سال، دچار اختلالات اضطراب هستند و از قرار معلوم این عوامل جزئی می تواند باعث بروز ناتوانی در آن ها شود.

در واقع به جای اینکه اضطراب در کودکانی که مبتلا به آن هستند، به مرور زمان کمرنگ تر شود، شدیدتر می شود. دکتر تامار چمسکی مولف کتاب “فرزندان خود را از نگرانی و اضطراب برهانید” توضیح می دهد که: “هر چقدر هم پاسخگوی سوالات فرزند مضطرب خود باشید و به او بگویید که همه چیز مرتب است، اطمینان خاطرهای شما خیالش را راحت نمی کند.” در موارد شدید و حاد، کودکان مضطرب ممکن است از خوردن، خوابیدن و رفتن به مدرسه خودداری کنند. در بهترین حالت، بی ثباتی باعث جدایی آن ها از هم سن و سالان خود می شود (اغلب در دوره ای که همراهی با هم سالان بسیار ضروری است.)

اگر فکر می کنید فرزندتان اضطراب دارد، به خواندن ادامه دهید تا در مورد علت، علائم و راه های درمان برای این اختلال رایج و معمول، بیشتر بدانید.

چه چیزی باعث اضطراب در دوران کودکی می شود:

دکتر استیون کرتز متخصص روان شناسی و رئیس مشاوره روان شناسی کرتز در نیویورک و متخصص در اضطراب کودکان، توضیح می دهد: “فقط شانس ژنتیکی است.” او همچنین می گوید یک نوع مرکز شناسایی خطر در سر شما وجود دارد که وقتی مغز، خطر را مشاهده می کند باید هشدار دهد و پاسخ گریز یا جنگ را صادر می کند.” در کودکان مضطرب، این سنسور خطر، در حالت بسیار حساسی قرار دارد و عکس العمل شدیدتری هم نشان می دهند. تفاوتی که در پاسخ به استرس در نوزادان 6 ماهه مشاهده می شود، اثبات می کند که درمورد اضطراب، فطرت و ذات فرد به اندازه تربیت و رشد اهمیت دارد. در واقع پژوهش ها نشان داده اند که در نوزادان، تا دوره ی 6 ماهگی، تفاوت هایی در پاسخ به استرس شناسایی شده که ثابت می کند در هنگام اضطراب، طبیعت فرد به اندازه ی تربیت و مولفه های محیطی حائز اهمیت است.

یک نوع رابطه ی خانوادگی نیز وجود دارد: کودکانی که والدین مضطربی دارند نزدیک به 7 برابر بیشتر از بچه هایی که والدین آرامی دارند دچار اختلالات اضطراب هستند. پروفسور گولدا گینز برگ روان پزشک دانشگاه کانکتیکات توضیح می دهد: “این پیوند، هم زیستی و هم رفتاری است، خطر وراثتی هم وجود دارد، اما زمانی که والدین بیش از حد معمول سعی در محافظت از فرزندان خود دارند یا ترس های خود را سرمشق قرار می دهند، این عوامل احتمال اضطراب فرزند را تشدید می کند.”

موقعیت های سخت همچون مرگ یکی از اقوام، نقل مکان یا حتی استرس بیکاری والدین، می تواند نگرانی های قابل مدیریت را به اختلالات تمام و کمال تبدیل کند. دکتر چانسکی توضیح می دهد: “پیش آمدهای بزرگ می تواند باعث ایجاد این احساس در کودکان شود که همه چیز زندگی در حال تغییر است و هیچ چیز قابل پیش بینی نیست.”

علائم اضطراب در کودکان:

حتی بچه های شاد وقتی در سن 7 یا 8 سالگی به درک بیشتری از محیط و جهان پیرامون خود می رسند، متوجه می شوند که اوضاع چقدر از کنترل آن ها خارج است و مضطرب می شوند. جین برمن دکترای روان شناسی، مشاور والدین و مولف کتاب “راهنمای A تا Z برای پرورش بچه های شاد و با اعتماد به نفس”، توضیح می دهد: “در این سن، نگرانی از هیولای زیر تخت خواب به نگرانی های واقعی تری تغییر می کنند. خواه این نگرانی از بلایای طبیعی باشد یا  عملکرد ضعیف در تیم بیس بال.”

تفاوت میان نگرانی عادی و اختلال اضطراب شدت آن هاست. کودک ممکن است متوجه نشود که نگرانی هایش غیر واقعی یا اغراق آمیز است و ممکن است آن ها را فقط با رفتار خود بروز دهد. مثلا اگر نگران باشد که ممکن است اتفاقی برای والدینش بیافتد، ممکن است هنگام جدایی از والدین یا خواب دچار مشکل شود. اگر نتواند با نگرانی در مورد بیمار شدن کنار آید، ممکن است دائما به دنبال کسب اطمینان باشد و یا دست هایش را با وسواس بشوید.

کودکانی که اضطراب شدید دارند، ممکن است از محرک ها دوری کنند. اگر کودکی از شرکت کردن در فعالیت هایی که دیگر بچه ها از آن ها لذت می برند دوری کند، یا قبل از هر قرار ملاقات با دندان پزشک یا پزشک کج خلقی کند، یا در شب های پایان تعطیلات هفتگی مریض شود، یا زمان زیادی را در اتاق مشاور مدرسه سپری کند، تنها دلیل این رفتار ها اضطراب وخیم است.

دیگر علائم اضطراب در کودکان شامل سردرد یا دل درد بدون منشا پزشکی و مشکلات خواب می باشد. فرزند شما ممکن است سوالات ناشی از ترس زیادی بپرسد که در طول زمان بدتر هم می شود. برای مثال: اگر یک کودک بعد از دیدن گزارش خبری از خانه ای که آتش گرفته، بپرسد: ” آیا آتش سوزی می تواند برای ما هم اتفاق بیفتد؟”، کاملا عادی است، اما وسواس نسبت به آن آتش سوزی پس از گذشت چند ماه غیر عادی است.

انواع اختلالات اضطراب در کودکان:

اضطراب در کودکان می تواند چندین اختلال را ایجاد کند و بسیاری از آن ها می توانند ترکیبی از شرایط زیر را داشته باشند.

اختلال اضطراب فراگیر:

اختلال اضطراب فراگیر، اضطراب شدید در مورد مسائل روزانه و تصور بدترین حالات ممکن درمورد یک موضوع است. این اختلال معمولا بر روی عملکرد تحصیلی یا فعالیت های ورزشی تمرکز می کند. آیا در امتحان قبول می شوم؟ اگر خوب بازی نکنم چه اتفاقی می افتد؟ آیا به دانشگاه خوبی خواهم رفت؟ این موارد ممکن است منجر به مطالعه یا تمرین بیش از حد شود و هیچ نتیجه ای جز آزار و ستم رساندن به خود شخص ندارد.

کودکانی که درگیر این اختلال هستند به طور دائم در مورد توانایی هایشان برای رسیدن به انتظاراتی که از خود دارند نگران هستند. آن ها معمولا برای انجام هر کاری به اطمینان مجدد نیاز دارند تا ترس های خود را کاهش دهند (آیا به موقع به مقصد می رسیم؟ اگر شب قبل از امتحان نتوانم بخوابم چه؟) و ممکن است تحریک پذیر و کج خلق باشند. استرس آن ها می تواند به علائم فیزیکی منجر شود که شامل خستگی و فرسودگی، دل درد و سردرد می شود.

اختلال اضطراب اجتماعی

کودکان دچار اختلال اضطراب اجتماعی از صحبت و ملاقات با مردم می ترسند. بیشتر کودکان گه گاهی کمرو و خجالتی هستند، اما اگر کودک زیادی نگران انجام کاری شرم آور و یا قرار گرفتن مورد قضاوت منفی باشد، ممکن است دچار این اختلال باشد. اضطراب اجتماعی ممکن است باعث اجتناب کودک از حضور در مدرسه و موقعیت های اجتماعی شود، و هنگام اجبار برای رفتن، گریه یا بدخلقی کند.

بعضی از کودکان درگیر اضطراب اجتماعی عملکرد محور، برای مثال صحبت کردن در کلاس یا سفارش دادن در رستوران، هستند. مابقی آن ها شاید حتی وقتی در کانون توجه نیستند هم استرس بگیرند، که باعث می شود از رفتن به مدرسه، خوردن در مکان های عمومی و استفاده از سرویس بهداشتی عمومی، ترس داشته باشند.

اختلال سکوت انتخابی

کودکانی که دچار اختلال سکوت انتخابی هستند با خانواده و دوستان به راحتی صحبت می کنند، اما در مقابل دیگران آن قدر مضطرب می شوند که اصلا نمی توانند صحبت کنند. بعضی اوقات همکلاسی ها، معلم ها، و متخصصان این سکوت را خود خواسته تفسیر می کنند، اما این کودکان در واقع از روی کم رویی شدید قادر به حرکت نیستند.

اختلال سکوت انتخابی می تواند باعث پریشانی شدید کودک شود، زیرا حتی اگر درد داشته باشد یا به حمام احتیاج داشته باشد هم نمی تواند ارتباط برقرار کند. هم چنین می تواند مانع از شرکت کردن در مدرسه یا سایر فعالیت های وی شود. بعضی از کودکان وقتی برای صحبت فرا خوانده می شوند مانند خرگوشی می شوند که از نور چراغ خشکش زده. برخی دیگر برای برقراری ارتباط بدون حرف زدن، از حرکات چهره و تکان دادن سر استفاده می کنند. این کودکان ممکن است حتی در خانه هم در حضور اشخاصی غیر از اعضای خانواده، سکوت کنند.

اختلال اضطراب جدایی

اگر جدایی از والدین یا پرستاران باعث پریشانی شدید شود، فرزند شما ممکن است اختلال اضطراب جدایی داشته باشد. مشکل جدایی در اوایل کودکی طبیعی است. وقتی اختلال محسوب می شود که این ترس و اضطراب با رفتار متناسب با سن تداخل داشته باشد، خواه خارج شدن والدین از دید کودک در هجده ماهگی باشد یا رفتن به مدرسه در 7 سالگی.

کودکی که دچاراختلال اضطراب جدایی است شاید در خداحافظی از والدین، تنها ماندن در یک طبقه از ساختمان و به خواب رفتن در یک اتاق تاریک با مشکلات شدیدی مواجه شود، زیرا از چیزهایی که ممکن است برای خودش و خانواده اش وقتی از او جدا می شوند اتفاق بیفتد، وحشت دارد. او ممکن است از بازی و جشن تولد اجتناب کند و دائما در خانه مانند سایه به دنبال والدین خود باشد. اختلال اضطراب جدایی می تواند موجب درد معده، سردرد و سرگیجه ی ناشی از جدایی شود.

اختلال اضطراب جدایی

اختلال وسواس اجباری (OCD)

اگر کودک دچار ترس شدید شود و احساس کند مجبور است برای از بین بردن آن مراسمی را بی وقفه و مکرر انجام دهد، احتمالا دچار اختلال وسواس اجباری است. کودکان OCD در افکار ناخواسته و ترس غرق هستند (وسواس) که با اعمال تکراری از بین می روند (اجبار). برای مثال، یک دختر شاید از سرقت خانه بترسد اما کسی که OCD دارد اعتقاد دارد دزد خواهد آمد مگر اینکه او همه چیز اتاقش را لمس کند.

وسواس رایج، ترس از آلودگی است، ترس از اینکه خودشان یا افراد نزدیک به آن ها صدمه ببینند و ترس از اینکه خودشان کاری وحشتناک انجام دهند. کودکان ممکن است مجبور باشند دستهای خود را بشویند، درها را قفل و باز کنند، و برای ایجاد راحتی و خنثی کردن ترس، قسمت هایی از بدنشان را به طور متقارن لمس کنند. آن ها ممکن است بارها و بارها سوال کنند و به دنبال اطمینان خاطر باشند و امکان دارد اصرار کنند تا دیگران نیز در مراسم و اجرای قوانین آن ها شرکت کنند.

فوبیای خاص

فوبیا یک ترس خاص و همه جانبه در مورد یک موقعیت یا پدیده ی رایج است (سگ، دلقک، صدای بلند، آب، حشرات، تاریکی و از این قبیل). این ترس فلج کننده زمانی اتفاق می افتد که کودکتان مستقیم یا غیر مستقیم با محرک مواجه شود، مثل دیدن تصویر آن یا شنیدن آهنگی در موردش.

کودکانی که فوبیای خاص دارند، عاملی که می تواند فعالیت هایشان را محدود کند را پیش بینی و از آن اجتناب می کنند. آن ها شاید برای دوری از عامل فشار گریه و بدخلقی کنند یا علائم فیزیکی مانند لرزیدن و سرگیجه و عرق کردن نشان دهند.

تشخیص اضطراب در کودکان

اضطراب در نوپایان و کودکان اغلب تشخیص داده نمی شود. به گفته ی وندی سیلمن دکتری مدیریت برنامه ی اختلال اضطرابی در دانشگاه ییل :”بسیاری از والدین فکر می کنند که این مشکل با رشد کودکان شان برطرف می شود و یا اضطراب کودکان طبیعی است.”

با این وجود، اختلال اضطراب زندگی کودکان را سخت تر و تجربیاتی که می توانند داشته باشند را محدود می کند. دکتر رینا بیداس، دانشیار روانشناسی دانشگده پزشکی پرلمن در دانشگاه پنسینلوانیا می گوید: “متاسفانه بچه ها نمی توانند این اختلال را پشت سر بگذارند. و اگر درمان نشوند خطر سوءمصرف مواد مخدر در آن ها بالا می رود.”

اگر فکر می کنید که اضطراب در توانایی و عملکرد کودکتان تداخل ایجاد می کند، به جای اینکه منتظر برطرف شدن این مشکل باشید، از یک متخصص کمک بگیرید. به پزشک متخصص اطفال یا مشاور مدرسه مراجعه کنید و بخواهید تا شما را به یک متخصص ارجاع دهند تا برای معاینه وقت بگیرید. کلینیکی که به آن مراجعه می کنید باید متخصص تشخیص این اختلال را داشته باشد و او باید منابعی که قصد استفاده از آن دارد را توضیح دهد. توصیه ی ما یک روان پزشک کودک و نوجوان دارای مجوز یا یک روانشناس مجاز است.

دکتر کورتز می گوید: “برخورد شما در این ملاقات باید همان رویکردی باشد که برای گلودرد کودکتان به دکتر مراجعه می کنید.” با همان کلماتی که کودکتان برای بیان مشکلاتش استفاده می کند، ملاقات را شرح دهید. “می خواهیم با کسی که می تواند به ما آموزش دهد تا چطور هنگام خواب نگران نباشیم، صحبت کنیم.” همچنین بهتر است پیگیر رفتارهای نگران کننده و زمان بروز آن ها، که ممکن است به شناسایی محرک های احتمالی کمک کند، باشید.

چگونه به کودک مضطربتان کمک کنید؟

خوشبختانه اضطراب یکی از قابل درمان ترین اختلالات روانی در کودکان است. متداول ترین گزینه های درمانی، درمان شناختی-رفتاری و دارو درمانی است.

درمان شناختی-رفتاری

برای بسیاری از کودکان، به ویژه در مراحل اولیه اختلال اضطراب، درمان شناختی-رفتاری (CBT) می تواند علائم را طی چند هفته یا چند ماه بهبود بخشد. در حالی که CBT اضطراب را به طور کامل از بین نمی برد اما به کودکان یاد می دهد تا احساسات خود را بشناسند واکنش هایشان نسبت به آن ها را مدیریت کنند.

برای مثال کودکی که مبتلا به اختلال اضطراب اجباری به میکروب هاست، شاید یاد بگیرد که وقتی به دلیل سرفه ی کسی در اطرافش تپش قلب می گیرد، عمیق نفس بکشد و خودش را آرام کند. او تکنیک های سازگاری را یاد می گیرد، مثلا با خود مرور می کند که: “میلیون ها نفر هر روز به همه چیز دست می زنند و بیمار نمی شوند.” و سرانجام اندک اندک در معرض ترس هایش قرار خواهد گرفت (رفتن به حمام عمومی با درمانگر و لمس کردن سینک و سپس دستگیره توالت).

اینکه فرزند شما در چه زمانی و تا چه مدتی تحت درمان شناختی-عملکردی باشد بستگی به شدت اختلالش دارد.

داروی اضطراب

وقتی گفتار درمانی تنها به پیشرفت کودک کمکی نمی کند یا اضطراب تاثیر شدیدی روی خواب و خوراک آن ها می گذارد، ممکن است درمان با دارو توصیه شود. بسیاری از والدین با دارو راحت نیستند اما پزشکان اصرار می کنند تا جامع تر به قضیه بنگرند. به گفته ی آنتونی چارواسترا، استادیار روانپزشکی کودک و نوجوان دانشگاه لانگون هلث: “اگر کودکان علائمی دارند که این علائم، ظرفیت سازگاری و توانایی کمک والدین به آن ها را کاهش داده است، پس هر گزینه ی در دسترسی مناسب است.” وی می افزاید: “در حقیقت بعضی از داروهای خاص اغلب می توانند نقشی اساسی در درمان کودک ایفا کنند.”

برای كودكانی که دچار اضطراب شدید هستند، دو نوع دارو مشخص شده که تاثیر ویژه ای دارند:SSRI ها و بنزودیازپین ها.

مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs): این داروهای ضد افسردگی باعث افزایش سطح سروتونین می شوند. سروتونین یک ماده شیمیایی طبیعی در مغز است و حالات و احساسات را تنظیم می کند. از نمونه های آن می توان به Prozac و Zoloft  اشاره کرد.

 بنزودیازپین ها: به گفته ی دکتر چار واسترا: این داروها نیز ضد اضطراب هستند اما کم تر استفاده می شوند زیرا با بیش فعالی بچه ها ارتباط دارند. هم چنین تاثیر آن ها با گذشت زمان کمتر می شود.

دکتر چارواستر اضافه می کند: عوارض رایج داروی اضطراب شامل سردرد، تهوع، تحریک پذیری، یا گیجی و کندی است. اگر نشانه ها بعد از چند هفته فروکش نکنند، نسخه یا دوز می تواند تعدیل شود. اگر رفتار یا شخصیت کودکان با قبل از مصرف دارو تغییر منفی چشمگیری پیدا کرد با پزشک خود مشورت کنید.

درمان اضطراب در خانه

اگر فرزندتان مضطرب است و در زندگی روزمره مشارکتی ندارد شاید باید ابتدا در خانه  به او کمک کنید. در این جا چند روش آورده شده است.

به کودکتان کمک کنید با ترس هایش روبرو شود.

طبیعتا همه ی والدین می خواهند از آسایش فرزند خود حمایت کنند؛ برای مثال اگر کودکتان هر وقت سگی را می بیند جیغ بنفش می کشد، شاید شما او را از سگ ها دور نگه دارید. به گفته ی دکتر گیسبورگ : “این روش در کوتاه مدت جواب می دهد، اما ترس او را تقویت می کند. به جای این، کودک باید با ترسش روبرو شود و روی مهارت مدیریت آن کار کند.” شما می توانید به کودکتان در قدم های کوچک کمک کنید، مثلا با فاصله به تماشای سگ ها بنشینید، یا آن ها را نوازش کنید. با هر پیروزی، شجاعت فرزندتان را با یک پاداش کوچک مانند ده دقیقه بازی بیشتر با Xbox جشن بگیرید.

ریشه ی اضطراب را بیابید.

بنا بر گفته ی دکتر چانسکی، قبل از اینکه سعی کنید فرزندتان را در موقعیت تنش زا آرام کنید، به دنبال عامل خاصی که باعث کج خلقی وی شده است، بگردید. کودکی را در نظر بگیرید که از شروع مدرسه در یک شهر جدید مضطرب است. شاید وسوسه شوید به او بگویید: “نگران نباش. کسی قصد ندارد در مدرسه به تو بدی کند!” در حالی که نگرانی او در واقع به خاطر محیط ناآشناست. با این کار یک مسئله ی جدید به نگرانی هایش افزوده اید! برای فهمیدن این که دقیقا از چه چیزی نگران است از او بپرسید: “فکر می کنی چه اتفاقی خواهد افتاد؟” سپس به چندین راه حل که هر دوی شما می توانید برای کمک به ترسش انجام دهید فکر کنید.

یک روال منظم برای خواب ایجاد کنید.

در وقت خواب تشریفات آرام بخشی ایجاد کنید. به جای تلوزیون و سایر وسایل الکترونیکی، برای کودکتان یک کتاب آرام بخش بخوانید و یا تمرینات آرام سازی را انجام دهید.

به او آموزش دهید که چگونه خود را آرام کند.

با کودکتان درباره تکنیک خود آرامی صحبت کنید. می تواند هر وقت در معده اش احساس گرفتگی کرد، نفس عمیق بکشد، برعکس بشمارد، یا اتفاقی را که دلش می خواهد بیفتد تصور کند. دکتر جرمی اشنایدر، درمانگر خانواده در نیویورک، می گوید:” من به بچه ها می گویم نگرانی در سر شما مانند یک کانال در ایستگاه رادیویی است و آن ها می توانند آن را به هر حالتی که بخواهند تغییر دهند. اگر درباره ی تیم بیس بال نگران باشند، می توانند کانالشان را روی تعطیلات سال گذشته تنظیم کنند یا درباره ی افرادی که دوستشان دارند فکر کنند.”

سلامت روان خودتان را ارزیابی کنید.

به این فکر کنید که اضطراب خود شما هم می تواند روی کودکتان تاثیر بگذارد. مثلا اگر با دیدن یک حشره در اتاق جیغ بکشید، او هم یاد می گیرد از حشرات بترسد. پس اگر به دنبال یک دلیل خوب برای درخواست کمک در جهت رفع رفتار مضطربانه خود بوده اید، این بهترین دلیل است.

امتیاز دهید
منبع
Anxiety in Children

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا