تفاوت شرطی سازی کلاسیک و عامل (کنش گر)

والدین چگونه از این دو روش شرطی سازی عامل و کلاسیک برای اصلاح رفتار کودکان استفاده می کنند.

شرطی سازی عامل و کلاسیک دو مفهوم کلیدی در روانشناسی رفتاری هستند. این دو شیوه ی شرطی سازی، دو نوع یادگیری را با استفاده از رویکرد رفتاری توصیف می کند. از شرطی سازی به کرّات در زندگی روزمره استفاده می شود. بیایید نگاهی به چند نمونه و تفاوت اصلی بین شرطی سازی عامل و کلاسیک بیاندازیم. بررسی خواهیم کرد که والدین چگونه از این دو روش برای اصلاح رفتار کودکان وتأثیر آن بر فرزندپروری استفاده می کنند.

شرطی شدن کلاسیک

ایوان پاولو روانشناس روسی بود که مفهوم شرطی سازی کلاسیک را در اوایل قرن 20 کشف کرد که تأثیر بسزایی در شاخه ای از روانشناسی به نام رفتارگرایی گذاشت. او را پدر شرطی سازی کلاسیک می دانند.

پاولو ابتدا فهمید که هر موقع به سگش غذا می دهد، بزاق دهانش ترشح می شود. غذا که محرک زیستی قدرتمندی است محرک غیرشرطی یا محرک اولیه نامیده می شود. او سپس به ذهنش رسید آزمایشی را طراحی کند. در این آزمایش، او هر موقع که به سگش غذا می داد، زنگی را هم به صدا در می آورد. در حالت عادی صدای زنگ واکنش خاصی به غیر از جلب توجه سگ تولید نمی کند. صدای زنگ محرک خنثی نام دارد.

اما پس از چند بار تکرار این روند، این بار صدای زنگ به تنهایی سبب ترشح بزاق در دهان سگ شد. حالا سگ یاد گرفته بود بین صدای زنگ و غذا رابطه برقرار کند و این گونه رفتار جدیدی (ترشح بزاق با صدای زنگ) را در خود شکل داده بود. صدای زنگ ابتدا محرکی خنثی بود اما بعد تبدیل به محرک شرطی شد که توانست واکنش مشابهی را همانند محرک غیرشرطی (غذا) برانگیزد.

وقتی چنین اتفاقی افتاد، ترشح بزاق واکنش شرطی نام گرفت.

شرطی شدن کلاسیک چیست؟

شرطی شدن کلاسیک چیست؟

شرطی شدن کلاسیک که با نام های شرطی سازی پاولویی یا شرطی شدن واکنشی نیز شناخته می شود، عبارت است از روند یادگیری برقراری ارتباط محرک غیر شرطی که در ابتدا منجر به ایجاد واکنش غیرارادی یا غیرشرطی می شود با محرکی جدید و خنثی به شکلی که این محرک جدید نیز همان واکنش را ایجاد کند. محرک جدید سپس تبدیل به محرک شرطی می شود و رفتار شکل گرفته ی جدید، واکنشی شرطی است.

بنابراین شرطی سازی کلاسیک، با نام یادگیری به وسیله برقراری ارتباط نیز شناخته می شود.

نمونه هایی از شرطی شدن کلاسیک

مثال های زیادی از شرطی سازی کلاسیک در زندگی روزمره ما وجود دارند. بعضی هایش دانسته و بعضی دیگر ندانسته اند.

در این جا نمونه هایی از شرطی شدن کلاسیک آمده است:

پدری که روز بدی را سر کار سپری کرده است، هنگام ورود به خانه درب را محکم به هم می زند. سپس این رفتار معمولاً با فریاد کشیدن بر سر بچه بنا به دلایلی همراه می شود. بنابراین بچه ها یاد گرفته اند بین کوبیدن درب خانه و فریاد کشیدن بر سرشان ارتباط برقرار کنند. حالا بچه ها هر وقت که صدای کوباندن درب را می شنوند، شرطی شده اند و از ترس به خود می لرزند.

مادری با یک کیسه خرید بزرگ که معمولاً پر از اسباب بازی برای بچه هاست، به خانه می آید. بنابراین هر وقت بچه مادرش را با یک کیسه خرید بزرگ می بیند، او خوشحال و هیجان زده می شود چون بین کیسه خرید و دریافت اسباب بازی های جدید ارتباط برقرار کرده است.

نمونه هایی از شرطی شدن کلاسیک پدر درب را می کوباند مادر کیسه ی بزرگ خرید را به خانه می آورد
محرک غیرشرطی فریاد زدن اسباب بازی های جدید
محرک خنثی تبدیل به محرک شرطی می شود صدای کوبانده شدن درب دیدن کیسه بزرگ خرید
واکنش شرطی / رفتار ایجاد شده کودک از ترس می لرزد کودک هیجان زده می شود

شرطی سازی عامل

قانون اثر چیست؟ روانشناس آمریکایی، ادوارد ثورندایک، از طریق مشاهده ی رفتار گربه هایی که سعی داشتند از جعبه پازل فرار کنند، قانون اثر را معرفی کرد که می گوید رفتارهایی که اثر رضایت بخش تولید می کنند، احتمال تکرارشان بیش تر است اما رفتارهایی که اثر نامطلوب ایجاد می کنند، احتمال تکرار مجددشان کم تر است. قانون اثر بر اساس مشاهده ی رفتار حیوان معرفی شد اما در بسیاری از مواقع برای انسان ها نیز صادق است.

مثالی از قانون اثر

برای نمونه اگر کودکی درب جعبه ای را باز کند و از پیدا کردن شکلات خوشحال شود، احتمال این که در آینده درب همان جعبه را باز کند، بیش تر است. اما اگر کودک درب جعبه را باز کند و از پرش عنکبوت به بیرون بترسد، احتمال این که درب همان جعبه را باز نکند بیش تر است.

بی. اف. اسکینر

بی. اف. اسکینر، روانشناس آمریکایی، این مفهوم را که حالات ذهنی مانند “رضایتمندی” یا “اثر نامطلوب” در درک رفتار بشر لازم است، رد می کند. او نظریه ی شرطی سازی عامل را از طریق محرک و رفتار قابل مشاهده به جای فکر یا حس کردن معرفی کرد.

نظریه ی اسکینر با تأکید بیان می کند که رفتار را می توان با پیامدهایش کنترل کرد. تشویق و مجازات فرایندهای اعمال محرک های مجزا برای افزایش یا تعدیل رفتار مدنظر هستند.

شرطی سازی عامل چیست؟

شرطی سازی عامل که با نام شرطی شدن ابزاری نیز شناخته می شود عبارت است از روند یادگیری برای افزایش یا تعدیل رفتار ارادی با استفاده از تشویق یا تنبیه. فرایند برقراری ارتباط را می توان با استفاده از زمان بندی های مختلف به نام برنامه های تشویق کننده انجام داد.

نمونه هایی از شرطی سازی عامل

معلم ها و والدین شرطی سازی عامل را بسیار به کار گرفته اند. برای مثال، هر وقت کودکی به موقع به تختخواب می رود، پدر یا مادر برایش داستان وقت خواب می خواند. خواندن داستان، تشویق کننده ی مثبتی است که از آن برای افزایش رفتار هدف (رفتن سر ساعت به تختخواب) استفاده می شود.

تعلیم دهندگان حیوانات از شرطی سازی عامل برای تربیت حیوانات جهت انجام حقه ها و ترفندها استفاده می کنند. هنگامی که سگی ترفندی را به درستی انجام دهد، مربی اش به عنوان جایزه چیزی به او می دهد. سگ یاد می گیرد تا ترفندهای بیش تری را برای دریافت پاداش انجام دهد.

نمونه هایی از شرطی سازی عامل پدر یا مادر داستان وقت خواب می خواند مربی حیوان به او پاداش می دهد
تشویق کننده داستان خوانی پاداش دادن
رفتار کنش گر سر ساعت به تختخواب رفتن انجام ترفندها

تفاوت های بین شرطی سازی عامل و کلاسیک

تفاوتی کلیدی بین شرطی شدن کلاسیک و شرطی سازی عامل وجود دارد :

  • شرطی سازی کلاسیک رفتار غیرارادی و غریزی را با محرک ارتباط می دهد در حالی که شرطی سازی عامل عمل ارادی را با پیامدش مرتبط می سازد.
  • شرطی سازی کلاسیک از این نظر منفعل است که یادگیرنده نمی تواند انتخاب کند که در شکل گیری رفتار جدید شرکت کند یا نه، زیرا برقراری ارتباط از طریق وقایع طبیعی و غیرارادی صورت می گیرد. از سویی دیگر، شرطی سازی عامل، به شکلی فعالانه یادگیرنده را در انتخاب پاداش یا تنبیه با انجام یا عدم انجام رفتار هدف مشارکت می دهد.
شرطی شدن کلاسیک شرطی سازی عامل
شباهت ها یادگیری از طریق برقراری ارتباط یادگیری از طریق برقراری ارتباط
تفاوت بین دو شرطی سازی تغییر غیرارادی رفتار / انعکاس تغییر رفتار ارادی
تفاوت بین دو شرطی سازی یادگیری منفعل (یادگیری غیرارادی) یادگیری فعال (یادگیری ارادی و آگاهانه)
تفاوت بین دو شرطی سازی تبدیل محرک خنثی به محرک شرطی ساز جهت برانگیختن رفتار تشویق / تنبیه پس از رفتار جهت تقویت یا تضعیف آن

شرطی سازی عامل و فرزندپروری

معلم ها و والدین شرطی سازی عامل را اغلب جهت تغییر یا اصلاح رفتار بچه ها به کار گرفته اند. گرچه بعضی از جنبه ها در ظاهر مفید و مؤثر به نظر می رسند اما مشکلات پنهان بسیاری نیز وجود دارند.

یکی از بزرگ ترین مشکلات رفتارگرایی این است که رفتارگرایی با انسان ها مشابه هم و بدون در نظر گرفتن حالت روحی فرد یا فرایندهای درونی برخورد می کند. یعنی اگر به همه محرک یکسان داده شود، همه باید مشابه هم به آن واکنش نشان دهند. همین و بس.

رفتارگرایی به آن چه در درون فرد می گذرد یا این که او چه فکر می کند یا چه احساسی دارد، اهمیت نمی دهد. برای مثال، رفتارگرایان بر این باورند که وقتی به کودک برای انجام کاری پاداش می دهند، او انجام آن کار را ادامه می دهد یا بیش تر می کند. اما عدم صحت آن به اثبات رسیده است. چون حالات روحی و پردازش های درونی قطعاً مهم هستند.

مطالعات نشان داده اند اگر به کودکی جهت انجام کاری که از قبل از انجامش لذت می برد پاداش بدهیم، او کم تر آن را انجام خواهد داد. وقتی کودک برای انجام کاری مثلاً نقاشی به طور ذاتی با انگیزه باشد، دریافت پاداش در واقع از علاقه ی او می کاهد. بنابراین بر خلاف پیش بینی رفتارگرایان “تشویق کننده یا پاداش” رفتار را به جای تقویت، کاهش می دهد. رفتارگرایی در توضیح پدیده های مشابه ناکام است چون فرایندهای ذهنی والاتر مانند “قدرت اختیار” قطعاً مهم هستند.

اگر رفتارگرایی تنها راه فرزندپروری می بود، الآن همه ی ما فرزندانمان را کتک زده بودیم تا تسلیم خواسته هایمان شوند و آن ها هم هرچه بهشان گفته می شد، انجام می دادند. در واقع این باور بیش تر والدین مستبد است. اما شما از قبل می دانید که این روش جواب نمی دهد. اولاً فرزندتان ممکن است جلوی شما خیلی عالی و بی نقص رفتار کند اما به احتمال زیاد وقتی او را زیر نظر ندارید، رفتار خیلی خوبی از خود نشان نخواهد داد.

ثانیاً آیا (واقعاً) می خواهید فرزندان شما هنگام پیریتان، به شما احترام بگذارند، بهتان سر بزنند و رابطه ی خوبی با شما داشته باشند؟ خب این موارد شامل حال بسیاری از والدین مستبد نمی شود.

شرطی شدن کلاسیک و عامل

نکات پایانی پیرامون شرطی شدن کلاسیک و عامل

اگر به درستی از شرطی سازی عامل استفاده شود، می تواند در آموزش رفتار جدید در کودکان خردسال بسیار سودمند باشد. مثلاً به کودک نوپای در حال تمرین و یادگیری دستشویی رفتن، برچسب یا استیکر بدهید. به کودک کلاس اولی برای دست بلند کردن قبل از صحبت، ستاره جایزه دهید و غیره.

اما همیشه به خاطر داشته باشید که تربیت یعنی آموزش دادن. اگر به جای آموزش از شرطی سازی عامل و کلاسیک استفاده کنیم، مثلاً برای برانگیختن رفتار از مجازات یا فریب استفاده کنیم، در نهایت نتیجه ی معکوس خواهد داد چون بچه ها موش آزمایشگاهی نیستند که بدون آگاهی از مفهوم رفتار، به محرک ها واکنش نشان دهند.

5/5 - (1 امتیاز)
منبع
Difference Between Classical and Operant Conditioning

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا