فرزندپروری مستبدانه چیست؟ (سختگیری عاشقانه)

آیا فرزندپروری مستبدانه برای فرزند شما مناسب است؟

هنگامی که والدین در فرزندپروی سختگیری عاشقانه را اعمال می کنند، شیوه ای از فرزندپروری را اتخاذ می کنند که روانشناسان آن را فرزندپروری مستبدانه می نامند. دریابید که آیا این سبک فرزندپروری برای فرزند شما مناسب است یا خیر؟

فهرست مطالب

  •  فرزندپروری مستبدانه چیست؟
  •  ویژگی های فرزندپروری مستبدانه
  •  تاثیرات فرزندپروری مستبدانه
  •  سختگیری عاشقانه
  •  فرزندپروری تایگری
  •  معایب فرزندپروری تایگری
  •  افکار

فرزندپروری مستبدانه چیست؟

در دهه 1960، دایانا باومریند، روانشناس رشد در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی، سه نوع سبک فرزندپروری را تعریف کرد. حدود دو دهه بعد، ماکوبی و مارتین این مدل از سبک های فرزندپروری را با استفاده از یک چارچوب دو بعدی گسترش دادند. مطابق چارچوب باومریند، ماکوبی و مارتین، فرزندپروری مستبدانه یک شیوه فرزندپروری است که با تقاضای زیاد اما پاسخگویی کم مشخص می شود. والدین مستبد فرزندان خود را ملزم به رعایت معیارهای بالا می دانند، با این حال نسبت به نیازهای عاطفی کودک سرد و بی اعتنا  هستند.

ویژگی های سبک فرزندپروری مستبدانه 

والدین مستبد پرتوقع هستند.

والدین مستبد قوانین و استانداردهای بسیار بالایی دارند. بسیاری از این قوانین برای اعمال کنترل رفتار یا فعالیت های کودک در نظر گرفته شده است و از فرزندان انتظار می رود این قوانین را از سنین کودکی رعایت کنند. برخی از قوانین اختیاری هستند و برخی هرگز توضیح داده نمی شوند بچه ها فقط قرار است آن ها را بدانند و از آن ها پیروی کنند.  هنگامی که کودک در انجام آن قوانین اشتباه کند، چه قوانین صریح باشد یا ضمنی، والدین مستبد معتقدند که کودک آن را از سر مخالفت یا بی کفایتی انجام داده است. هیچ کدام از نظر والدین مستبد پذیرفتنی نیست.

والدین مستبد سرد و غیر پرورشی  هستند

والدین مستبد به ندرت با فرزندان خود صمیمی هستند. در واقع آن ها اغلب کاملا سرد، بد خلق و خشن هستند. هنگامی که والدین مستبد از فرزندان خود ناراحت هستند، بیشتر احتمال دارد فریاد بزنند یا سرزنش کنند. آن ها از اصطلاح “سختگیری عاشقانه” برای توجیه بی توجهی و طرز برخوردشان با بچه ها استفاده می کنند. برخی از این والدین وقتی بچه ها انتظاراتشان را براورده نمی کنند، عشق خود را از آن ها دریغ می کنند. 

والدین مستبد کنترل کننده هستند

والدین مستبد معتقدند که شخصیت های مقتدری هستند و فرزندانشان باید بدون سوال و کورکورانه از این اقتدار پیروی کنند. برخی از والدین مستبد، همه جنبه های زندگی فرزندانشان را کنترل می کنند، از نحوه صحبت بچه ها گرفته تا چگونگی عملکرد آنها در خانه یا در جمع، اینکه چه بپوشند و در چه فعالیت هایی شرکت کنند. آنها فرزندان خود را ملزم می دانند که در رابطه والد فرزندی مطیع آن ها باشند. والدین مستبد نه تنها کنترل رفتاری بلکه کنترل روانشناختی را هم بر فرزندان خود تحمیل می کنند. آن ها معتقدند که فرزندان حق یا توانایی تصمیم گیری برای خود را ندارند. تفکر خودمختار فرزندان شدیدا بازداشته می شود. بچه ها همچنین از کاوش یا فعالیت مستقل بازداشته می شوند.

والدین مستبد فقط به ارتباط یک طرفه اجازه می دهند

والدین مستبد به ندرت فرزندان خود را در هر گونه تصمیم گیری شرکت می دهند. آنها وقتی از فرزندانشان می خواهند فقط آنچه را که آن ها می گویند انجام دهند، از دلایلی همچون “چون من میگویم” استفاده می کنند.  آنها نمی خواهند یا اجازه اظهار نظر به فرزندان خود را نمی دهند. هر گونه تلاش برای بحث با والدین به عنوان حاضر جوابی یا مبارزه با اقتدار والدین تلقی می شود.  والدین مستبد انتظار دارند که کودکان ببینند اما نشنوند.

والدین مستبد تمایل دارند از مجازات های سخت استفاده کنند

والدین مستبد اغلب از ترس برای کنترل فرزندان خود استفاده می کنند. هنگامی کودکان با رفتار خوب انتظارات آنان را برآورده نمی کنند، مجازات ها یا عواقب آنها می تواند خشن و سخت باشد. این والدین احتمالا از اقدامات تنبیهی برای مجبور کردن بچه ها به پیروی از قوانین استفاده می کنند. به عنوان مثال، مجازات ممکن است تنبیه زیاد، سرزنش کردن، خجالت زده کردن یا مجازات جسمی (تنبیه بدنی) باشد. والدین مستبد بر مجازات کردن بیش از آموزش یا الگوسازی از رفتار مطلوب تمرکز می کنند.

والدین مستبد کمتر خوشایند هستند

خوشایند بودن یک ویژگی شخصیتی در مدل پنج صفت اصلی شخصیت است. افراد خوشایند مهربان، دلسوز، همدل، گرم و با ملاحظه هستند. مطالعات نشان داده اند که والدین مستبد کمتر خوشایند هستند. آنها بیشتر خصومت آمیز و بی عاطفه هستند.

تاثیرات فرزندپروری مستبدانه بر کودک

اگرچه اختلافات فردی می تواند بر عواقب کودک تاثیر گذارد، اما مطالعات نشان داده است که این تاثیرات استبداد به طور کلی اعمال می شود:

  • در خانه و در برابر والدین خود بسیار تسلیم و مطیع هستند.
  • غمگین تر هستند.
  • نسبت به سایر کودکان استقلال کمتری دارند.
  • عدم خود تنظیمی _ زیر فشار ، کینه ای و پرخاشگر می شوند.
  • ممکن است در خارج از خانه و دور از چشم والدین عصبانیت و مشکلات رفتاری پرخاشگرانه را نشان می دهند.
  • بعضی از کودکان در برابر بقیه، بیش از حد خجالتی یا ترسو هستند. 
  • مهارت های اجتماعی ضعیفی دارند.
  • از لحاظ اجتماعی توسط همسالان کمتر پذیرفته می شوند. 
  • ممکن است در مدرسه ضعیف عمل کنند.
  • عزت نفس پایینی دارند.
  • بعد از شکست بهبودپذیری کمتری دارند.
  • انعطاف پذیری روانی کمتر که منجر به راهکار مقابله ای کمتر می شود.
  • احتمال بروز علایم اختلال فکری _ عملی بیشتر
  • احتمال خطر بیشتری برای نوشیدن ، سیگار کشیدن ، سوء مصرف مواد یا مشکلات سلامت روان مانند تشویش یا اقدام به خودکشی وجود دارد. همچنین احتمال افسردگی شدید در آنها بیشتر است.

تاثیرات فرزندپروری مستبدانه بر کودک

سختگیری عاشقانه 

فرزندپروری مستبدانه در بسیاری از کشورها به ویژه در میان نسل های قدیمی رواج دارد. با اینکه والدین نسل جدید شروع به شناخت زیان استبداد گرایی می کنند، افرادی که هنوز هم می خواهند این روش را در پیش گیرند، سعی می کنند از طریق نامیدن آن به عنوان سختگیری عاشقانه یا فرزندپروری سنتی، آن را به عنوان یک روش فرزندپروری موثر به تصویر بکشند. فرزندپروری سخت گیری عاشقانه نمونه ای از فرزندپروری مستبدانه است. 

برخی از والدین مستبد فرزندپروری سختگیری عاشقانه را تمرین می کنند چون می خواهند برخورد جدی با کودک داشته باشند. آّنها به اشتباه معتقدند سخت و خشن بودن نسبت به کودکان آنها را قوی می کند.  برخی دیگر از فرزندپروری مستبدانه استفاده می کنند چون معتقدند سخت گیری باعث ایجاد نظم و انضباط در کودک می شود و به کودک می آموزد که چگونه از بزرگتر ها اطاعت کنند و از اشتباه کردن آنها در آینده و “سر از زندان درآوردن” آنها جلوگیری می کند. برخی دیگر نیز نگران این هستند که اگر مستبد نباشند، ممکن است فرزندانشان “از آنها سو استفاده کنند.” 

والدین مستبد معمولا دیدگاه های سفت و سخت تری نسبت به جهان دارند. آنها غالبا به صورت یا این یا آن فکر می کنند و هیچ حد وسطی ندارند. به عنوان مثال، آنها معتقدند که یا کاملا بر فرزندان خود تسلط دارند، یا بچه ها کاملا بر خانه حکومت می کنند و بر آنها مسلط می شوند. 

توجه کنید: به والدینی که به فرزندان خود اجازه می دهند از آنها سوء استفاده کنند، والدین سهل گیر می گویند. والدین سهل گیر صمیمی و پرورش دهنده هستند، اما آنها یا هیچ حد و مرزی ندارند یا محدودیت های موجود را بطور مداوم اجرا نمی کنند.

برخلاف اعتقاد والدینی که شیوه سختگیری عاشقانه را در پیش گرفتند، نقطه مقابل پاسخگویی زیاد و تقاضای پایین (فرزندپروری سهل گیرانه)، پاسخگویی پایین و تقاضای بالا (فرزندپروری مستبدانه) نیست. مشکل فرزندروری سهل گیرانه این نیست که والدین گرم و پاسخگو هستند، زیرا تحقیقات نشان می دهد که والدین پاسخگو در واقع به فرزندان کمک می کنند تا دلبستگی ایمن داشته باشند، که سودمند است. مشکل واقعی فرزندپروری سهل گیرانه، عدم تعیین محدودیت ها یا عدم اجرای مداوم آنهاست. 

برعکس فرزندپروری سهل گیرانه، غیرسهل گیرانه است!

فرزندپروری مقتدرانه، شیوه فرزندپروری غیر سهل گیر است که هم پرورشی است و هم از استاندارد های بالایی برخوردار است، و روش فرزندپروری بسیار بهتری برای اتخاذ است. گاهی اوقات منطقی به نظر می رسد که اجرای فرزندپروری سخت گیری عاشقانه بچه ها را برای مواجهه با شرایط سخت آماده خواهد کرد. اما این موضوع در تحقیقات رد شده است.

مطالعه ای در اسرائیل که پسران در 18 سالگی مجبور به خدمت در سربازی اجباری هستند، اجرا شد. مشخص شد که نوجوانان مذکری که در محیط های غیرپرورشی رشد کردند، نسبت به کسانی که در خانواده های پرورش دهنده رشد کردند، توانایی کمتری برای وفق دادن خود و سازگاری در شرایط سخت نظامی دارند.

تبدیل خشم به شادی 

فرزندپروری ببر

فرزندپروری ببر نمونه دیگری از فرزندپروری مستبدانه است. اگرچه اکثر مطالعات انجام شده در جوامع غربی حاکی از این است که فرزندپروری مستبدانه شیوه ضعیفی از فرزندپروری است، اما برخی از مطالعات نتایج متناقضی در نحوه عملکرد مدرسه در بین دیگر فرهنگ ها مانند جوامع آفریقایی، اسپانیایی یا آسیایی یافته اند. در حقیقت، مقاله ای از مجله وال استریت در سال 2011 بحث گسترده ای را در میان آمریکایی ها درمورد این موضوع برانگیخت.

در مقاله، نویسنده ادعا کرده بود که فرزندپروری ببر مادر چینی نسبت به سبک فرزندپروری “غربی” برتر است. (وی بعدا این ادعا را رد کرد و آن را روش بازاریابی مجله وال استریت خطاب کرد، و تایید کرد که عقیده که فرزندپروری ببر خوب نیست، اما در آن مرحله، دیگر به این شیوه جدید فرزندپروری روی آورده بودند.)

فرزندپروری ببر

مطالعه ای قبل از آن در دانشگاه چین در هنگ کنگ (1998) این ادعا را تایید کرد. این مطالعه نشان داد که در هنگ کنگ، بچه های والدین مستبد نسبت به کودکان والدین مقتدر، پیشرفت تحصیلی بهتری دارند. بنابراین، آیا ممکن است که سبک فرزندپروری مستبدانه، بجای مقتدرانه، در برخی فرهنگ ها انتخاب بهتری باشد؟ 

نه واقعا. نتایج متناقضی بین مطالعات مختلف حتی در آن فرهنگ ها وجود دارد. برخی محققان دریافتند که حتی در آسیا، فرزندپروری مستبدانه با عملکرد تحصیلی ضعیف تر پیوند دارد در حالیکه فرزندپروری مقتدرانه نتایج تحصیلی بهتری را به همراه دارد.

یک مطالعه چینی در مقطع دوم متوسطه نشان می دهد کودکانی که والدین مستبد دارند نه تنها در پیشرفت تحصیلی بدتر هستند بلکه از نظر معلمان صلاحیت اجتماعی ضعیف تری دارند. این کودکان اغلب پرخاشگری بیشتری نشان می دهند و کمتر موردقبول همسالان هستند.  سلامت روانی یکی دیگر از مشکلاتی است که دانش آموزان آسیایی که والدین مستبد دارند، ممکن است با آن روبرو شوند. 

یک مطالعه نشان داده است که نظم و انضباط سخت، رسم متداول فرزندپروری مستبدانه، با علایم افسردگی بیشتر در بین نوجوانان چینی-آمریکایی در ارتباط است. 

یک مطالعه نشان می دهد که در هنگ کنگ 54% دانش آموزان 15 تا 19 سال تفکر خودکشی را گزارش داده اند، این رقم در آمریکا 36% از دانش آموزان راهنمایی و دبیرستانی است. این تفکر خودکشی به طور قابل توجهی با نگرش فرزندپروری مستبدانه، صمیمیت پایین والدین، کنترل بیش از حد مادران، شیوه های منفی پرورش کودک و جو منفی خانواده همراه است.

بین سال های 1996 و 2004 بیش از نیمی از خودکشی ها (11 مورد از 20 نفر) در دانشگاه کرنل توسط دانشجویان نژاد آسیایی انجام می شد. در طول این دوره، تنها 14% از دانشجویان ثبت نام شده آسیایی یا آمریکایی-آسیایی بودند.  داده های مراکز کنترل و پیشگیری از مرگ همچنین نشان داده که در بین زنان 15 تا 24 ساله، زنان آمریکایی-آسیایی بیشترین میزان خودکشی را در بین همه گروه های نژادی یا قومی در آمریکا دارند.  هیچ تحقیقی ارتباط مستقیم میان خودکشی ها در کرنل یا میزان خودکشی زنان با شیوه فرزندپروری را نشان نداده است. اما از روی شواهد زیاد، می توانید آسیب هایی که این روش تربیتی بر بسیاری از کودکان آسیایی یا آمریکایی-آسیایی وارد کرده را تصور کنید.

افکار نهایی درباره فرزندپروری مستبدانه 

کودک آزاری از طریق سوءرفتار جسمی ارتباط زیادی با شیوه فرزندپروری مستبدانه دارد. خطر انتقال نسل به نسل این نوع بدرفتاری با کودک بالاست. گرچه کار ساده ای نیست، اما اگر والدین مصمم باشند، چرخه فرزندپروری خشن می تواند شکسته شود.

امتیاز دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا