چگونه فرزندمان را سرسخت بار بیاوریم؟

همه ما می خواهیم که کودکانمان قوی باشند و قدرت تحمل شرایط دشوار را داشته باشند و همچنین قادر باشند که از هر چالشی در زندگی سربلند بیرون آیند. چگونه به روش مناسب و بدون ضربه زدن به روحیه کودک، او را سرسخت بار بیاوریم؟ بیایید ببینیم که علم در مورد پرورش کودکان سرسخت چه می گوید.

چرا والدین می خواهند که کودکانشان سرسخت باشند؟

کلمه ی «سرسخت» را دوست داریم چون “سخت” به نظر می رسد. از دوران مدرسه، یاد گرفتیم که متضاد سرسخت، شکننده یا ضعیف است. هیچ کس دوست ندارد که شکننده و ضعیف باشد. بنابراین، می خواهیم که سرسخت باشیم. می خواهیم که فرزند پروری را با عشق سرسختانه انجام دهیم چون به نظر می رسد با این کار فرزندانمان را سرسخت بار می آوریم. سرسخت بار آوردن فرزندان، آن ها را قدرتمند می کند. واضح است؟ نه؟

اما چیزی که در واقع می خواهیم این است که فرزندانمان را از نظر ذهنی به اندازه کافی قوی کنیم تا مشقات زندگی را کنترل کنند. والدین از فرزندانشان می خواهند که استقامت داشته باشند و به جای کم آوردن در مقابل مشکلات، از آن سربلند بیرون آیند.

این همان نوعی از «سرسختی» است که ما می خواهیم. اما اصطلاح بهتری برای آن وجود دارد. می خواهیم که فرزندانمان تبدیل به افرادی شوند که درمقابل مشکلات مقاوم و انعطاف پذیر باشند نه اینکه فقط به ظاهر سرسخت باشند.

چگونه یک ماشین (کودک) قوی بسازیم

درمورد ساخت یک ماشین فکر کنید. سازندگان و مهندسین ماشین زمان و منابع زیادی را برای بهبود طراحی ماشین از نسلی به نسل دیگر صرف می کنند. مهمترین بخش طراحی یک ماشین جدید این است که اطمینان حاصل شود که ماشین می تواند از راننده و مسافران داخلش خصوصا در تصادفات حفاظت کند. خب، ما ماشین های قوی می خواهیم. درست است؟ آیا بدین معناست که مهندسین به ساخت سازه ها و بدنه های قدرتمند تر ادامه دهند؟ خب بله، تا حدودی این کار را انجام می دهند.

اما بخش دیگر و یکی از مهمترین بخش ها در ساخت اتومبیل قوی در واقع ساخت منطقه ی تخریب پذیر است، یعنی بخشی از ماشین که می تواند خرد شود و برای حفاظت از مسافران انرژی ناشی از تصادف را جذب کند. ایمنی خودرو در قرن گذشته مسیری طولانی را طی کرده است. تمرکز ما دیگر فقط بر ساخت بدنه ی قوی نیست. نمی خواهیم فقط ماشینی بسازیم که بعد از تصادف مثل ماشین صفر باشد. در کنار آن، می خواهیم که افراد داخل ماشین هم در امن و امان باشند.

قانون مشابهی برای پرورش کودکان به کار می رود. نباید فقط بر میزان سرسختی که کودکان در بیرون نشان می دهند، تمرکز کنیم. می خواهیم آن ها از نظر ذهنی قوی باشند تا مشکلات را پشت سر بگذارند.

چگونگی پرورش یک کودک قوی

یکی از مهمترین عوامل قدرت، ارتباط تنگاتنگ و صمیمی با یک بزرگسال (معمولا والدین) است. والدین قابل اعتماد نسبت به نیازهای هیجانی فرزندشان گرم و پاسخگو هستند و به طور طبیعی، روابط تنگاتنگی با فرزندانشان ایجاد می کنند. از سوی دیگر، والدین سرسخت که نسبت به نیازهای احساسی فرزندشان سرد و غیرپاسخگو هستند، معمولاً از اینگونه روابط صمیمی با فرزندانشان لذت نمی برند. بنابراین برخلاف باور همگانی، فرزند پروری سرسختانه کودکان سرسخت خلق نمی کند. حتی بدتر، معمولا به خلق کودکان بدسرشت منجر می شود.

“مطالعه ای در کشوری که مردان باید در 18سالگی به خدمت سربازی بروند، انجام شد. بر اساس این مطالعه نوجوانان پسری که در خانواده های پرورش دهنده بزرگ شده اند، نسبت به آن هایی که در محیط های بدون پرورش بزرگ شده بودند، مشکل تر با شرایط سخت دوران خدمت سربازی سازگاری و وفق پیدا کردند.​

یک کودک سرسخت مجبور نیست تمام مدت قوی عمل کند. او می تواند گریه کند و احساساتی شود (منطقه ی تخریب پذیر را به یاد دارید؟) کودکی که احساساتش را بیان می کند، لوس و ضعیف نیست. آن ها هم آدم هستند. اگر والدین به فرزندانشان اجازه ی بروز احساسات خود را داده و به آن ها کمک کنند که احساسات را تعدیل کنند، کودکان مهارت های تعدیل احساسات بهتری داشته و این از آن ها در زمان سختی ها حفاظت خواهد کرد. علاوه براین، ثابت شده که سرکوب احساسات بیشتر ضرر می رساند تا منفعت.

چه نوعی از «سرسختی» در کودکانمان می خواهیم؟

مقاوم بودن بدین معناست که علی رغم اینکه یک کودک احساسات منفی نشان می دهد، از درون قوی است. اما ما نمی خواهیم که فرزندانمان با هر چالشی درهم شکنند، درست است؟ پس، هنوز می خواهیم که کودکانی سرسخت، اما با نوع متفاوتی از سرسختی، داشته باشیم.

کلمه ی «سرسخت» یعنی چه؟ از نظر فیزیکی، یک فرد با ورزشی مثل وزنه برداری می تواند سرسخت شود. با وزنه ی 5 پوندی یا 10 پوندی شروع می کنی. سپس 20 پوندی، 30 پوندی و به تدریج افزایش می دهی تا ماهیچه هایت را قدرتمند کنی. با وزنه ی 100 پوندی یا وزنه ای که در ابتدا شما را دلسرد می کند، شروع نمی کنی. از کسی نمی خواهی که وزنه ی 100 پوندی را برای شما بگذارد. همچنین، دلت نمی خواهد کسی بخاطر اینکه همان روز اول نمی توانی وزنه ی 100 پوندی را بلند کنی با تو بدرفتاری کند. همچنان که وزنه های سنگین تر و سنگین تر بلند می کنی، میخواهی که در طول این مسیر تشویق شده و تلاشت دیده شود. سرسختی فیزیکی با پشتکار در تمرینات، افزایش تحمل و افزایش قدرت ماهیچه برای بلند کردن وزنه های سنگین بدست می آید.

روش سرسخت کردن فرزند

بیش از این درمورد وزنه برداری صحبت نمی کنیم اما موضوع مشابه است. با چیزی کوچک که فرزندتان بتواند از پسش برآید، شروع می کنید. سپس، به تدریج، سطح دشواری را افزایش می دهید. به مرور زمان، تقلای کمتری کرده، تحمل بیشتری به مشکلات نشان داده، بعد از شکست دوباره از جا بلند شده و توانایی بیشتری را برای حل مسائل حتی در شرایط سخت به دست می آورند.

سرسخت سازی درست این است که

  • به فرزندان اجازه دهید که در زمان هایی که می توانند بطور منطقی موقعیت را کنترل کنند، به جای کاهش تلاش، تقلا کنند.
  • به آن ها آموزش دهید که چطور موقعیت های دشوارتر را کنترل کرده و در محیطی امن عمل کنند.
  • زمانی که فرزندانتان شکست می خورند و زمانی که به دلیل غلبه بر سختی های زندگی شاد هستند، از آن ها حمایت کنید.

عشق سرسختانه یعنی چه؟

متاسفانه، اکثر والدین فرزندشان را از این طریق قوی نمی کنند. وقتی والدین نسبت به آن ها، عشق سرسختانه نشان می دهند، معمولا بدین معناست که فرزندشان را در موقعیت های دشواری – خواه او آماده ی کنترل باشند یا نه-  قرار می دهند.

  • اگر فرزندشان شکست بخورد، با آن ها با بداخلاقی برخورد می کنند،
  • نسبت به رنج های فرزندانشان بی عاطفه هستند،
  • نسبت به فرزندشان گستاخ هستند یا با آن ها با احترام برخورد نمی کنند، و
  • معتقدند که نوازش و حمایت از آن ها فرزندی ضعیف می سازد.

هیچ عشقی در این مدل عشق سرسختانه وجود ندارد پس چرا این والدین، فرزندانشان را اینگونه سرسخت می کنند؟ گاهی اوقات، به علت اینکه ما این تصور را از مردی قوی در ذهن داریم که مثل فیلم های مسخره با صدای بلند حرف میزند، هرگز شکست نمی خورد و از نظر بدنی «سخت» به نظر می رسد.فکر کردیم که این یعنی سرسخت بودن.

گاهی اوقات، علت این است که فکر می کنیم با اینکار برای فرزندانمان تمرینی از مواجهه با خشونت ها و زمختی های دنیای واقعی، فراهم می کنیم و می خواهیم که فرزندمان با این نوع محیط روبرو شده باشد، تا بدون آمادگی نباشد. گرچه روش نادرست است اما هدفش خوب است.

اما گاهی اوقات، علتش این است که والدین نمی خواهند به فرزندانشان احترام بگذارند یا با مهربانی رفتار کنند و از «سرسخت سازی» به عنوان یک بهانه استفاده کنند. این افراد ممکن است نسبت به سایر افراد بزرگسال رفتار خوبی نشان دهند، اما اگر واقعا از شما خوششان نیاید، حتی اگر بزرگسال باشید، می توانند حسابی از خود بدسرشتی نشان دهند. هدف این افراد معمولا سرسخت سازی فرزندانشان نیست.

پس، والدین از عشق سرسختانه برای دلایل مختلف استفاده می کنند که گاهی خوب است و گاهی نیست.

سرسختی واقعی چیست؟

سرسختی واقعی یعنی پشتکار و اراده شدید برای غلبه بر سختی ها و توانایی مهربان و دلسوز ماندن در هنگام مواجهه با سختی ها. سرسختی درست یعنی داشتن قدرت درونی و ذهنی و نه فقط سختی ظاهری. این، آن نوعی از سرسختی است که می خواهیم فرزندمان کسب کند.

همانطور که در پیشتر اشاره کردیم، سختی فیزیکی فرزند نمی تواند او را سرسخت کند. حمایت والدین و پرورش یافتن می تواند این کار را برای فرزندانمان انجام دهد. والدین مهربان و مقتدر نسبت به والدین ظالم و نامهربان، توانایی پرورش فرزندان قوی تری را دارند.

نظرات نهایی درمورد سرسخت بار آوردن فرزندتان

هیچ ایرادی ندارد که بخواهید فرزندتان را سرسخت تربیت کنید اما اطمینان حاصل کنید که به دنبال نوع درستی از سرسختی (یعنی سرسختی ذهنی) هستید.

امتیاز دهید
منبع
parentingforbrain.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا